زمان جاری : پنجشنبه 14 تیر 1403 - 7:24 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم
آیا میدانید؟ ایا میدانید :






تعداد بازدید 376
نویسنده پیام
saeid1989 آفلاین



ارسال‌ها : 1
عضویت: 23 /3 /1396
تشکر شده : 1
ترسم نماز صوفی

چون است حال بستان ای باد نوبهاری
کز بلبلان برآمد فریاد بی‌قراری
ای گنج نوشدارو با خستگان نگه کن
مرهم به دست و ما را مجروح می‌گذاری
یا خلوتی برآور یا برقعی فروهل
ور نه به شکل شیرین شور از جهان برآری
هر ساعت از لطیفی رویت عرق برآرد
چون بر شکوفه آید باران نوبهاری
عود است زیر دامن یا گل در آستینت
یا مشک در گریبان بنمای تا چه داری
گل نسبتی ندارد با روی دلفریبت
تو در میان گل‌ها چون گل میان خاری
وقتی کمند زلفت دیگر کمان ابرو
این می‌کشد به زورم وان می‌کشد به زاری
ور قید می‌گشایی وحشی نمی‌گریزد
دربند خوبرویان خوشتر که رستگاری
زاول وفا نمودی چندان که دل ربودی
چون مهر سخت کردم سست آمدی به یاری
عمری دگر بباید بعد از فراق (وفات) ما را
کاین عمر صرف کردیم (طی نمودیم) اندر امیدواری
ترسم نماز صوفی با صحبت خیالت
باطل بود که صورت بر قبله می‌نگاری
هر درد را که بینی درمان و چاره‌ای هست
درمان درد سعدی با دوست سازگاری
سعدی


امضای کاربر :
تو را مرور می کنم به تکرار؛
تا خاموشی ام، نشان از فراموشی ام نباشد ...
سه شنبه 23 خرداد 1396 - 15:20
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از saeid1989 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: tent &
tent آفلاین




ارسال‌ها : 190
عضویت: 14 /3 /1395
تشکرها : 34
تشکر شده : 31

پاسخ : 1 RE ترسم نماز صوفی

هر درد را که بینی درمان و چاره‌ای هست

ای جانم!!!!


امضای کاربر :
سعی کن آنقدر کامل باشی
که بزرگترین تنبیه تو
برای دیگران
گرفتن خودت از آنها باشد!
شنبه 27 خرداد 1396 - 17:17
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
پرش به انجمن :


تماس با ما | ترسم نماز صوفی | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS