نام رمان : غزال
نویسنده : nia12 کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۱٫۱ (پی دی اف) – ۰٫۱ (پرنیان) – ۰٫۶ (کتابچه) – ۰٫۱ (ePub) – اندروید ۰٫۶ (APK)
ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK
تعداد صفحات : ۲۳۵
خلاصه داستان :
این داستان، داستانیه از دنیای غزال… غزال قصه ما با یک تصادف حافظشو از دست میده و حالا اونه و یک ذهن خالی و یک زندگی پر از معما… غزال به خاطر از دست دادن حافظه ش ، عوض شده و اطرافیانشو شگفت زده کرده .
البته خودش این تغییراتو نمی بینه…
غزال که از نظر شخصیتی و مذهبی فوق العاده عوض شده کم کم واقعیت هایی از گذشتشو می فهمه و…
قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)
پسورد : www.98ia.com
منبع : wWw.98iA.Com
با تشکر از nia12 عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .
دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)
دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)
دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)
قسمتی از متن رمان :
کسل قاشقو توی بشقاب چرخوندم و خیره به هویج های درشت سوپ بدمزه ی بیمارستان موندم….مثل تمام روزهای قبل درگیر به کار انداختن ذهن خالی و پوچمم…
تو حال و هوای خودمم که در اتاق به شدت باز میشه…تکون شدیدی می خورم و سیخ می شینم…یه مرده…یه مردِ فوق العاده ژولیده…آب دهنمو قورت میدم…پشت سر مرد یه زن چادری وارد اتاق میشه و سریع به بازوی مرد از روی لباس چنگ میزنه و زار میزنه:
-داداش تو رو خدا…مگه نشنیدی دکتر چی گفت؟!حالش بد میشه…داداااااش
مرده که انگار اصلا حرفاشو نشنیده میاد سمتم…دستش که میاد سمت صورتم شوکه میکشم عقب و گوشه ی تخت جمع میشم…با صدایی گرفته و پراز بغض میگه:
-غزالم منو نمی شناسی؟دایانِتو نمی شناسی؟
با ترس نگاش میکنم…این دیگه چی میگه…صدای جیغ جیغوی دختر چادری دوباره بلند میشه…
-داداش تو رو خدا بیا بریم…نشنیدی دکتر گفت شوک براش بده؟!
مرد که خودشو دایان معرفی کرده با عصبانیت داد میزنه:
-مگه من لولو خرخرم که منو ببینه شوکه بشه؟؟؟ها؟؟؟زنمه دوس دارم بیام ببینمش…
دختر تحلیل رفته میگه:
-داداش!!!