نام رمان : کیستار
نویسنده : رابین * کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۱٫۸ (پی دی اف) – ۰٫۲ (پرنیان) – ۰٫۷ (کتابچه) – ۰٫۱ (ePub) – اندروید ۰٫۷ (APK)
ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK
تعداد صفحات : ۱۸۱
خلاصه داستان :
بهنام … یه پسر نوجوون و ساده است که تنها نگرانیش توی زندگیش این بود که چرا پدرش مدام بهش گیر میده؟ اتفاقایی براش میفته که باعث میشه زندگیش از این رو به اون رو بشه .
آشنایی با گروه نحس همه چیز رو بهم می ریزه … همه چیز رو …
حتی آرامش و بی خیالی بهنام و این خودش آغازگر اتفاق های ترسناکه …
آغازی به نام کیستار …
قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)
پسورد : www.98ia.com
منبع : wWw.98iA.Com
با تشکر از رابین * عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .
دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)
دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)
دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)
قسمتی از متن رمان :
سالن تو سکوت بدی فرو رفته بود و اجازه ی هیچ تقلبی رو نمی داد . مستاصل به فرشاد خیره شدم . سرش پایین بود و با سرعت ۲۴۰ روی برگه چیزی می نوشت .
زیر چشمی نگاهی به مراقب انداختم . حواسش به ما نبود . زیر لب گفتم : فری … فری ..
چرا نگاه نمی کرد ؟
کمی بلند تر گفتم : فرشاد
تکونی خورد و بهم خیره شد
زمزمه وار پرسید: کدوم سوال ؟
با صدای هیسس مراقب سریع سرمونو انداختیم پایین و به برگه هامون خیره شدیم
برای هزارمین بار خودمو لعنت کردم که چرا سریال کره ای رو به خوندن زمین ترجیح دادم .
صدای فرشاد تو گوشم پیچید : بهنام ؟
سریع بهش خیره شدم : بنال کدوم سوال ؟
- ۱۲ و ۵و ۷ و ۹
چند بار پلک زد . چشامو مظلوم کردم : میفتم . کمکم کن
مراقب داد زد : چه خبره اون ور ؟